loading...
آهنگ شاد شاد شاد و مدل لباس جدید
محمد حسین بازدید : 318 جمعه 28 خرداد 1395 نظرات (1)

خلاصه ی قسمت امشب جهان به عایشه میگه من نمیتونم خوشبختت کنم و میره و با آذرخش حرف میزنه آذرخش هم میگه راستشو که بگو دمیر پسر تو نیست جهان میگه آره نیست آذرخش میگه پس فرصت بودن با عایشه رو ازدست نده چون فقط خودتو داری فدا میکنی ولی جهان قبول نمیکنه جهان میره خونه و به دلارا میگه که هارون تصادف کرده نزدیک کلینیی که تو میری و دلارا خیلی خونسرد وانمود میکنه که خبر نداشته و میگه بلا به دور باشه ولی جهان میگه من یلحظه باخودم گفتم بمیره بهتره دلارا هم مونده چطور به جهان بگه که با هارون آشتی کرده. جهان غزل رو میبره پیش عایشه و عایشه به غزل میگه که نمیتونم درمانت کنم و میفرستمت پیش یه دکتر دیگه چون من نتونستم.غزل خیلی اعصبانی میشه و میگه معلومه تو هم حوصله ی منو نداری و میره.برهان که رفته بود دم در خونه دنیز و بهش ماشین فروخته شد رو داد.همه چیز رو میگه اینکه عاشق مادرش بوده و میخواسته باش ازدواج کنه ولی چون زندانی شده نتونسته و تازه فهمیده که یه پسر داره دنیز هم بدجور بهم میریزه.دلارا دمیر رو میبره پیش هارون و هارون هم کلی ذوق میزنه.دلارا میخواد بره خونه که هارون اصرار میکنه که خودش ببرتشوناما دلارا قبول نمیکنه ولی هارون با اصرار راضی میکنه دلارا رو و هارون دلارا رو میبره جلوی ویلا میزاره و میره. اوزان میره کافی شاپ پشت خونش و میبینه جانان اونجا داره کار میکنه و تعجب میکنه.این نقشه عمه هست که میخواد جانان اونجا باشه. اوزگو به غزل زنگ میزنه که حتما بیا کنسرت امشبم و غزل هم به سوینچ میگه باید حتما برم و سوینچ هم کمکش میکنه و غزل قایمکی میره البته با امراه همون پسری که یه مدت راننده غزل بود و غزل رو دوست داشت و غزل هم دستمال خودشو میده به امراه و میگه هروقت نگاش کنی یاد من میوفتی وقتی میرسه به کنسرت اوزگو با دیدن غزل خیلی خوشحال میشه.اوزان میره سراغ جانان و میگه تو باز چه نقشه ای داری ولی جانان میگه مادرت عشقمو ازم گرفت مدرک وکالتمو باطل کرد و الان دارم اينجا کار میکنم و گریه میکنه و میره. اوزگو پشت بلندگو میگه میخوام یه پرنسس رو به همه معرفی کنم و غزل رو میاره رو صحنه و میگه این اهنگ رو تقدیم به غزل میکنم.جهان هم با اون حرف هایی که آدرخش گفت میره پیش عایشه.

محمد حسین بازدید : 3841 شنبه 21 آذر 1394 نظرات (0)

عکسهای بی حجاب مهراوه شریفی نیا در پاریس

عکسهای بی حجاب کیمیا در پاریس

مهراوه شریفی نیا که سرگرم بازی در فیلم کیمیا میباشد و برای سکانسهایی به فرانسه سفر کرده با انتشار عکسهای بدون حجاب و بدون روسری و با موهای باز اقدام به گرفتن عکس نموده  حال بایست ببینیم رفتار صداو سیما با این بازیگر زن چگونه است

برای دیدن عکسها روی لینک زیر کلیک کنید

عکس های یواشکی  مهرواه شریفی نیا (کیما ) در پاریس فرانسه

محمد حسین بازدید : 4150 یکشنبه 02 شهریور 1393 نظرات (1)

یه روز یه پسر جوان میره توی داروخانه و به فروشنده میگه که: 'یه کاندوم می‌خواستم، راستش رو بخوای دارم با دوست دخترم واسه شام میرم بیرون، شاید یه موقعیتی پیش بیاد که بتونم یه کم باهاش حال کنم!' فروشنده کاندوم رو بهش میده و پسره میره بیرون اما هنوز از در داروخانه بیرون نرفته که برمیگرده و دوباره میگه: 'اگه میشه یه کاندوم دیگه هم بهم بدید، آخه خواهر دوست دخترم هم خیلی ناز و خوشگله، همیشه وقتی که منو می‌بینه پاهاشو به طرز شهوت انگیزی باز می‌کنه، فکر کنم اگه خوش شانس باشم بتونم با ااون هم یک حالی کنم!' فروشنده  کاندوم دوم رو بهش میده و پسره میره اما دوباره از در داروخانه بیرون نرفته که برمیگرده و میگه: 'یه دونه کاندوم دیگه هم به من بدید، آخه مامان دوست دخترم هم خیلی ناز و دل رباست و همیشه وقتی منو می‌بینه نگام میکنه و نخ میده، فکر کنم از من میخواد که یک کارایی بکنم!' موقع شام پسره سر میز نشسته در حالی که دوست دخترش سمت چپش هست، خواهر دوست دخترش سمت راستش و مادر دوست دخترش روبروش نشسته! در همین حال پدر دختره هم میاد سر میز شام و ناگهان پسره سرش رو میاره پایین و شروع می‌کنه به دعا کردن: 'خداوندا...به این سفره برکت بده و به خاطر همه چیزهایی که به ما دادی ممنونیم!' چند دقیقه بعد پسره هم چنان داره دعا می‌کنه: 'خدایا به خاطر لطف و محبتت س‍پاسگذاریم!' ده دقیقه میگذره و پسره همچنان سرش پایینه و داره به دعا کردن ادامه میده. دوست دخترش متعجب‌تر از بقیه ازش میپرسه که: 'من نمی‌دونستم که تو این همه مذهبی هستی!' پسره جواب میده: 'من هم نمی‌دونستم که پدرت توی داروخانه کار می‌کنه

محمد حسین بازدید : 45041 سه شنبه 21 مرداد 1393 نظرات (7)
محمد حسین بازدید : 610 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (2)

بخون من که اشکم در اومد وقتی یک سالت بود مشغول شد به غذا دادن و شستنت. و تو با گریه های طولانی شب از او تشکر کردی.  وقتی دو سالت بود مشغول شد به اموزش دادنت به راه رفتن اما تو با فرار از ان هنگامی که صدایت میکرد از او تشکر کردی.  وقتی سه سالت بود مشغول شد به غذاهای خوشمزه برایت پختن و تو با ریختن غذا بر روی زمین ازش تشکر کردی  وقتی چهار سالت بود مشغول شد به دادن مداد به دستت تا نوشتن را یاد بگیری و تو با خط خطی کردن روی دیوار از او تشکر کردی  وقتی پنج سالت بود مشغول شد به پوشاندن بهترین لباساها برای عید وتو با کثیف کردن لباسها از او تشکر کردی  وقتی شش سالت بود مشغول شد به ثبت نام کردن تو در مدرسه وتو با جیغ و داد که نمیخواهم بروم به مدرسه از او تشکر کردی  وقتی که ده سالت بود مشغول شد به منتظر ماندنت برای برگشت از مدرسه تا تو را در اغوش بگیرد و تو با زود رفتن به اتاقت از او تشکر کردی  وقتی پانزده سالت بود مشغول شد به گریه کردن برای پیروز شدنت وتو با خواستن هدیه بابت پیروزیت از او تشکر کردی  وقتی بیست سالت بود مشغول شد به تمنای اینکه با اوبه خانه فامیل و اشنایان بروی وتو بارفتن و نشستن پیش دوستانت از او تشکر کردی  وقتی بیست و پنج سالت بود تو را در امور ازدواجت کمک کرد و تو با دور شدن از او ونشستن کنار همسرت از او تشکر کردی  وقتی که سی سالت بود مشغول شد به گفتن بعضی از نصیحتها به تو که درمورد کودکان است و تو با گفتن این جمله که در کارهایمان دخالت نکن از او تشکر کردی  وقتی سی و پنج سالت بود ،زنگ زد که تو را برای ناهار دعوت کند و تو با گفتن این روزها مشغولم از او تشکر کردی  وقتی چهل سالت بود خبرت کرد که مریض است و نیاز دارد که از او مراقبت کنی و تو با گفتن رنج و زحمت از والدین به فرزندان منتقل میشود از او تشکر کردی  و در روزی از روزها از این دنیا میرود و عشقش نسبت به تو هنوز در قلبش است اگر مادرت هنوز کنارت است او را رها مکن و محبتش را فراموش نکن وکاری کن که راضی باشد  چون در تمام زندگی فقط یک مادرداری و وقتی میمیردانگاه ملائکه میگویند که فوت شد ان کسی که به سبب ان به تو رحم میشد(اتقوا الله فی الامهات) این پیام برای هر انسانی که عزیز است برای مادرش مادر : اگر گرسنه شدی رستوران است اگر مریض شدی بیمارستان است اگرخوشحال شدی جشن است اگر خوابیدی بیدارکننده است اگر غائب شدی دعاگویت است ایا با او به احسان و نیکی رفتار کردی...... داخل منزل میشویم و میگوییم : مادر کجاست؟ با انکه از او چیزی نمیخواهیم انگار وطن است!! از او دور میشویم و برمیگردیم که او را ببینیم  خداوندا از مادرم سه چیز را دور کن تنگی قبر،اتش جهنم،و فتنه های قبر وسه چیز به او عطا کن: همراهی با سید و اقای ما حضرت محمد ص ،راحتی در قبر،وعافیت دربهشت امکان ندارد بخوانی وبه اشتراک نگذاری ،ارزش زیادی دارد

محمد حسین بازدید : 2310 جمعه 09 خرداد 1393 نظرات (0)

 

دانلود ویدیو کلیپ

این کلیپ رقص را شش دختر و پسر ایرانی با میانگین سنی ۲۵ سال، با آهنگ «Happy» «فارل ویلیامز»

 

در کوچه‌های تهران و روی پشت‌بام ساخته بودند که به سرعت در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفت.

رقص 6 دختر و پسر ایرانی با آهنگ "هپی" فارل ویلیامز

محمد حسین بازدید : 2983 پنجشنبه 08 خرداد 1393 نظرات (1)

دانلود کلیپ  رقص 6 دختر و پسر در پشت بام در تهران با آهنگ هپی از فارل ویلیامز

فرمانده انتظامی تهران بزرگ از دستگیری دست اندرکاران تهیه کلیپ مبتذلی که در شبکه های مجازی پخش شد، خبر داد.

سردار حسین ساجدی نیا در تشریح جزییات این خبر اعلام کرد: در پی پخش کلیپ مبتذلی در فضای مجازی که باعث جریحه دار شدن عفت عمومی شد؛ شناسایی عاملان تهیه آن در دستور کار پلیس امنیت عمومی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ قرار گرفت.

محمد حسین بازدید : 8405 جمعه 02 اسفند 1392 نظرات (0)
محمد حسین بازدید : 11012 جمعه 25 بهمن 1392 نظرات (0)

تعداد صفحات : 4

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 31
  • کل نظرات : 283
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 418
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 15
  • باردید دیروز : 29
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 174
  • بازدید ماه : 609
  • بازدید سال : 4,615
  • بازدید کلی : 888,171
  • کدهای اختصاصی